تبیین میانجی گری چین در منازعات خاورمیانه: مطالعه موردی بحران سوریه | ||
رهیافتهای سیاسی و بین المللی | ||
مقاله 7، دوره 11، شماره 3 - شماره پیاپی 61، فروردین 1399، صفحه 175-204 اصل مقاله (506.3 K) | ||
نوع مقاله: علمی - پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.29252/piaj.2020.99917 | ||
نویسندگان | ||
عنایت الله یزدانی* 1؛ بهار اخوان2 | ||
1هیات علمی و دانشیار روابط بین الملل، گروه علوم سیاسی، دانشکده علوم ادارای و اقتصاد، دانشگاه اصفهان | ||
2دانشجوی دکتری روابط بینالملل، گروه علوم سیاسی،دانشکده علوم ادارای و اقتصاد، دانشگاه اصفهان | ||
چکیده | ||
چین فرصتهای اقتصادی وسیاسی خود را با رویکردی چند بعدی در منطقه خاورمیانه به عنوان یکی از کانونهای قدرت و ثروت پیگیری میکند. یکی از حوزههایی که پکن در سیاست خاورمیانهای خود در دستور کار قرار داده است، حضور موثر به عنوان میانجیگر در حل منازعات منطقه خاورمیانه است. حضور موثر چین در بحرانهای خاورمیانه موازنه جدیدی از قدرت را در مقابل مداخلات کشورهای غربی در مناسبات منطقهای شکل داده است و فرصتهایی را برای کشورهای منطقه از جمله ایران ایجاد کرده است. این پژوهش قصد دارد رفتار میانجیگری چین را بر اساس نظریه "احتمالپذیری" جاکوب برکوویچ مورد تحلیل قرار دهد و این پرسش را مطرح میکند که احتمال موفقیت میانجیگری چین در حل منازعات خاورمیانه بویژه بحران سوریه چه میزان بوده است و چه اهدافی را پیگیری میکند؟ در جهت پاسخ به این پرسش، شاخصهای میانجیگری چین بر اساس متغییر "استراتژی دستوری" نظریه برکوویچ مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها نشان داد که باتوجه به شاخص های چین بر اساس استراتژی دستوری و شاخص کلیدی" اعتماد"، این کشور میتواند به عنوان یک میانجیگر موفق و فعال در حل منازعات خاورمیانه ایفای نقش کند. پکن دارای شاخصهای بیبدیلی در حل منازعات خاورمیانه از جمله بحران سوریه بوده است که در این راستا این مقاله سعی دارد نحوه میانجیگری این کشور در بحران سوریه را مورد واکاری قرار دهد. در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. | ||
کلیدواژهها | ||
میانجیگری؛ نظریه برکوویچ؛ چین؛ بحران سوریه؛ استراتژی دستوری | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Explaining China's Mediation in Middle East Conflicts:Based on the conceptual model of Jacob Berkovich (Syrian crisis ) | ||
نویسندگان [English] | ||
enayat yazdani1؛ bahar akhavan2 | ||
1esfehan | ||
2esfehan | ||
چکیده [English] | ||
In the days when the emergence of China as a major power has affected the modern world order. China pursues its economic and political opportunities in a multi-dimensional approach in the Middle East as a center of strength and wealth. One of the areas Beijing has placed on its agenda in the Middle East is the effective presence as a mediator in resolving regional disputes. The study intends to analyze China's mediation behavior based on Jacob Berkovich's "probabilistic" theory and poses the question of how likely the success of China mediation is based on this theory. In response to this question, this hypothesis has proven that, based on the conceptual model of Brevkov, it seems that China's mediation in Middle Eastern conflicts, based on China's emerging power, is based on the most successful "mediation" strategy And the most active form of mediation is measurable. Beijing has had an indisputable indicator of the Middle East conflict resolution of the recent Syrian crisis, which has enabled the country to influence the parties to the conflict with great power. Given China's differing approaches to resolving conflicts as a mediator of this global power, with the transformation of polarization, it intends to establish a normative approach and a unique peaceful Middle East value that parallels multilateral partners through stabilization. Emphasizing political solutions and expanding negotiations, instead of using force and military power to resolve conflicts in the region. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Mediation, China, Berkovich theory, Syrian crisis, conflict resolution | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 4,867 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 3,298 |