دادرس, سیدمهدی, وفایی, عباسعلی, مستعلی پارسا, غلامرضا, ایزدی, اورنگ. (1396). بررسی اسناد و زمینههای زبانی و گویشیِ فارسی نو در خوزستان، در نخستین سدههای هجری. , 10(2), 143-160. doi: 10.48308/hlit.2018.98885
سیدمهدی دادرس; عباسعلی وفایی; غلامرضا مستعلی پارسا; اورنگ ایزدی. "بررسی اسناد و زمینههای زبانی و گویشیِ فارسی نو در خوزستان، در نخستین سدههای هجری". , 10, 2, 1396, 143-160. doi: 10.48308/hlit.2018.98885
دادرس, سیدمهدی, وفایی, عباسعلی, مستعلی پارسا, غلامرضا, ایزدی, اورنگ. (1396). 'بررسی اسناد و زمینههای زبانی و گویشیِ فارسی نو در خوزستان، در نخستین سدههای هجری', , 10(2), pp. 143-160. doi: 10.48308/hlit.2018.98885
دادرس, سیدمهدی, وفایی, عباسعلی, مستعلی پارسا, غلامرضا, ایزدی, اورنگ. بررسی اسناد و زمینههای زبانی و گویشیِ فارسی نو در خوزستان، در نخستین سدههای هجری. , 1396; 10(2): 143-160. doi: 10.48308/hlit.2018.98885
بررسی اسناد و زمینههای زبانی و گویشیِ فارسی نو در خوزستان، در نخستین سدههای هجری
1دانش آموخته ی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علامه طباطبائی
2دانشگاه علامه طباطبایی
چکیده
خوزستان از جمله مناطق ایران است که هنوز گویش هایی از فارسی در آنجا تکلم می شود. اسناد باستانشناختی و تاریخی نشان می دهد که نفوذ فارسی به خوزستان از دوره ی باستان آغاز شده و در دوره ی میانه نیز ادامه یافته است. مرکزیت سیاسی شوش و جندیشاپور به ترتیب در سلسله های هخامنشی و ساسانی، مجاورت با فارس، نزدیکی به دربار ساسانیِ تیسفون، و وجود دانشگاه جندیشاپور، از عوامل گسترش فارسی به خوزستان، پیش از دوره ی اسلامی بوده اند.مورّخان، جغرافی دانان و نویسندگان سده های نخستین اسلامی، مانند جاحظ، اصطخری، مقدسی و دیگران، به تداول فارسی در خوزستانِ آن روزگار اشاره کرده، و برخی مانند جاحظ، دری اهواز را یکی از فصیحترین لهجات دری دانسته اند. این اسناد به علاوه ی متون فارسیِ یهودی و فارسیات برخی عربی نویسانِ خوزستانی تبار، مانند ابونواس اهوازی، سهل بن عبدالله تستری و ابوهلال عسکری، ثابت می کند که پیش از ظهور ادبیات دری در قرون سوم و چهارم هجری، فارسی نو در خوزستان، به عنوان زبان مادری، تکلم می شده است.
Investigation of the Dialectal Evidence of Early New Persian (Darī) in Khuzestan
چکیده [English]
Khuzestan is one of the regions of Iran in which Persian Dialects are spoken. The spread of Persian to this region, as shows the historical evidence, must have begun in ancient Iran and continued in the middle period. The political importance of Susa and Gundeshapur in Achaemenid and Sassanid empires, the proximity to Pārs region and the Sassanid court of Ctesiphon (Tīsifōn), and the establishment of the Academy of Gundeshapur are historical backgrounds which might have contributed to the spread of Persian to Khouzestan in the pre-Islamic epoch. Historians, geographers and authors of the early Islamic centuries, such as al-Jāḥiẓ, al-Istakhri, al-Maqdisī, etc. have mentioned the dialectal usage of Persian in the Khuzestan of their time. For example, al-Jāḥiẓ has called the language of Ahwāz, the most eloquent dialect of New Persian (Darī). These pieces of evidence, besides the Judaeo-Persian texts and the Persian sentences of some authors of Arabic literature (Fārisiyyāt), like Abū Nuwās of Ahwāz, Sahl ibn ʻAbd Allāh of Tustar (Shushtar) and Abū Hilāl of ʻAskar, prove that the New Persian was spoken in Khuzestan even before the appearance of Darī literature in the Ninth and tenth centuries.
کلیدواژهها [English]
Early New Persian, Khuzestan, the historical atlas of Persian language, Fārisiyyāt, Judaeo-Persian
مراجع
ـ آذرنوش، آذرتاش. (1373). «ابونواس». دایرۀالمعارف بزرگ اسلامی. زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی. ج 6. تهران: مرکز دائرۀالمعارف بزرگ اسلامی. ص 341-368.
ـ __________. (1384 الف). «اَبُونُواس». دانشنامهی زبان و ادب فارسی. به سرپرستی اسماعیل سعادت. جلد اول. چ 1. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
ـ __________. (1384 ب). «اَبُوهِلالِ عَسکَری». دانشنامهی زبان و ادب فارسی. به سرپرستی اسماعیل سعادت. جلد اول. چ 1. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
ـ ابنبطوطۀ. (1384 ق). رحلۀ ابن بطوطۀ. بیروت: دار صادر و دار بیروت.
ـ _____. (1370). سفرنامهی ابنبطوطه. ترجمهی محمدعلی موحد. جلد اول. چ 5. (متن تجدیدنظرشده). تهران: مؤسسهی انتشارات آگاه.
ـ ابنحوقل، ابوالقاسم محمد. (1992). صورۀ الارض. بیروت: دار مکتبۀ الحیاۀ.
ـ أبوالفداء، اسماعیل بن محمد. (1840). تقویم البلدان. قد اعتنی بتصحیحه رینود و البارون ماک کوکین دیسلان. باریس: دار الطباعۀ السلطانیۀ.
ـ ابونصر السَّراج الطوسی. (1380ق). اللمع. تحقیق عبدالحلیم محمود و طه عبدالباقی سرور. دار الکتب الحدیثه بمصر و مکتبۀ المثنی ببغداد.
ـ ابونصر سراج، عبدالله بن علی. (1382). اللمع فی التصوف. تصحیح رینولد آلن نیکلسون. ترجمهی مهدی محبتی. چ 1. تهران: اساطیر.
ـ _________________. (1914). اللُّمَع فی التصوّف. قد اعتنی بنسخه و تصحیحه رنولد الّن نیکلسون. لیدن: مطبعۀ بریل.
ـ ابونواس، حسن بن هانی. (1972). دیوان ابی نواس. بتحقیق ایفالد فاغنر. الجزء الثانی. فیسبادن: دار النشر فرانز شتاینر.
ـ أبوهلال العسکری. (بیتا). دیوان المعانی. عن نسخۀ الشیخ محمد عبده و الشیخ محمد محمود الشنقیطی، مع مقابلۀ المشکل بنسخۀ المتحف البریطانی. الجزء الثانی. قاهره: مکتبۀ القدسی.
ـ __________. (1389 ق). کتاب التلخیص فی معرفۀ أسماء الأشیاء. عنی بتحقیقه عزۀ حسن. دمشق. (دو جلد).
ـ اصطخری، ابواسحق ابراهیم. (1368). مسالک و ممالک. ترجمهی فارسی قرن پنجم/ششم هجری. به اهتمام ایرج افشار. چ 3. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
ـ _______________. (1961). المسالک و الممالک. تحقیق: محمد جابر عبدالعال الحسینی. مراجعۀ: محمد شفیق غربال. قاهرۀ: دار القام.
ـ الأنصاری الدمشقی، محمد. (1923). نخبۀ الدهر فی عجائب البرّ و البحر. چاپ مهرن. لایپزیگ.
ـ ________________. (1357). نُخبۀ الدّهر فی عجائِب البرّ و البحر. ترجمهی سیّد حمید طبیبیان. فرهنگستان ادب و هنر ایران.
ـ بکران، محمد بن نجیب. (1342). جهاننامه. تصحیح محمدامین ریاحی. تهران: انتشارات کتابخانهی ابنسینا.
ـ بهار، محمدتقی. (1389). سبکشناسی. سه جلد. چ 10. تهران: امیرکبیر.
ـ پورجوادی، نصرالله. (1382). «فارسیگویی عارفان نخستین: فصلی از تاریخ زبان فارسی (2)». نشر دانش. س 20. ش 1. بهار 1382: ص 8-16.
ـ تفضلی، احمد. (1386). تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام. به کوشش ژاله آموزگار. چ 5. تهران: سخن.
ـ جاحظ، عمرو بن بحر. (1418 هـ). البیان و التبیین. الجزء الثالث. بتحقیق و شرح عبدالسلام محمد هارون. الطبعۀ السابعۀ. قاهرۀ: مکتبۀ الخانجی.
ـ خاقانی، بدیل بن علی. (1387). دیوان خاقانی. ویراستهی میرجلالالدین کزازی. دو جلد. چ 2. تهران: نشر مرکز.
ـ رضائی باغبیدی، حسن. (1385). «کهنترین متون فارسی به خطوط غیرعربی (عِبری، سُریانی و مانَوی)». نامهی فرهنگستان. س 8، ش 2: 9-31.
ـ ______________. (1388). تاریخ زبانهای ایرانی. چ 2. تهران: مرکز دائرۀ-المعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی).
ـ شهرستانهای ایرانشهر. (1388). با آوانویسی، ترجمهی فارسی و یادداشتهای تورج دریایی. ترجمهی شهرام جلیلیان. چ 1. تهران: توس.
ـ صادق صمیمی، احمد. (1384). فرهنگ واژگان گویش دزفولی. چ 1. تهران: نشانه.
ـ صادقی، علی اشرف. (1357). تکوین زبان فارسی. تهران: دانشگاه آزاد ایران.
ـ ___________. (1380). مسائل تاریخی زبان فارسی. چ 1. تهران: سخن.
ـ طوسی، احمد بن محمد. (1382). قصّهی یوسف (ع) (الستین الجامع للطائف البساتین). به اهتمام محمد روشن. چ 4. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
ـ غنی، ناهید. (1388). بررسی چند متن فارسیـیهودی کهن. چ 1. تهران: نشر دانش ایران.
ـ قریب، بدرالزمان. (1374). فرهنگ سغدی: سغدی ـ فارسی ـ انگلیسی. چ 1. تهران: فرهنگان.
ـ قفطی، علی بن یوسف. (1903). تاریخ الحکماء. به کوشش یولیوس لیپرت. لایپزیک.
ـ کرمینی، علی بن محمد. (1385). تکملۀ الأصناف: فرهنگ عربیـفارسی از قرن ششم هجری. به کوشش علی رواقی، با همکاری زلیخا عظیمی. دو جلد. چ 1. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
ـ لازار، ژیلبر. (1384). شکلگیری زبان فارسی. ترجمهی مهستی بحرینی. چ 1. تهران: هرمس، با همکاری مرکز بین المللی گفتگوی تمدنها.
ـ لسترینج، گای. (1383). جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی. ترجمهی محمود عرفان. چ 6. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
ـ محیط طباطبائی، محمد. (1343). «خوزستان در پیشگاه تاریخ». کانون وکلا. ش 94. بهمن و اسفند 1343. ص 45-55.
ـ مقدسی، ابوعبدالله محمد. (1361). ترجمهی أحسن التقاسیم. ترجمهی علینقی منزوی. دو جلد. چ 1. تهران: شرکت مؤلفان و مترجمان ایران.